- انتشار : 1404/07/19
- نویسنده : تیم ترابایت
- 38
هوش مصنوعی در بازار: اصلاح بازار یا بحران اقتصادی؟
در ماههای اخیر، هوش مصنوعی (AI) از یک مفهوم پیشرفته در دنیای فناوری به محور اصلی بازارهای مالی جهانی بدل شده است. جریان سرمایهگذاری عظیم به سمت شرکتهای نوپا و غولهای فناوری فعال در این حوزه، رشد چشمگیری را در ارزش سهام آنها رقم زده و برای بسیاری یادآور دوران شور و هیجان حباب دات-کام در اواخر دهه ۱۹۹۰ است. با این حال، در پس این رشد خیرهکننده، زمزمههای نگرانی از سوی معتبرترین نهادهای اقتصادی جهان به گوش میرسد. گزارشهای اخیر از سوی صندوق بینالمللی پول و بانک انگلستان بهصراحت به ریسک «ارزشگذاری بیش از حد» اشاره کرده و این پرسش بنیادین را مطرح میکنند: آیا ما در آستانه ترکیدن حبابی دیگر قرار داریم؟
نشانههای نگرانکننده: چرا کارشناسان هشدار میدهند؟
هشدار نهادهای مالی مبتنی بر تحلیل دادهها و شناسایی الگوهای آشنایی است که در گذشته به بحرانهای مالی منجر شدهاند. مهمترین این نشانهها عبارتاند از:
۱. ارزشگذاریهای نجومی و فاصله با واقعیت
بسیاری از شرکتهای هوش مصنوعی، بهویژه آنهایی که در زمینه مدلهای زبانی بزرگ (LLMs) و هوش مصنوعی مولد فعالیت میکنند، به ارزشگذاریهایی دست یافتهاند که با معیارهای بنیادین اقتصادی همچون درآمد فعلی یا سودآوری، همخوانی ندارد. این ارزشگذاریها بیشتر بر پایه وعده سودهای آتی و پتانسیل رشد بلندمدت استوار است تا عملکرد مالی کنونی. این شکاف میان ارزش بازار و ارزش ذاتی، یکی از مشخصههای اصلی یک حباب مالی محسوب میشود.
۲. تشابه تاریخی با حباب دات-کام
تاریخ، بهترین آموزگار است. در پایان قرن بیستم، هیجان پیرامون پتانسیل اینترنت منجر به هجوم سرمایهگذاران به هر شرکتی با پسوند «.com» شد. نتیجه، حبابی بود که با ترکیدن آن، تریلیونها دلار از ارزش بازار محو گردید و شرکتهای بسیاری به ورشکستگی کشیده شدند. تحلیلگران امروزه شباهتهای انکارناپذیری میان آن دوران و تب کنونی هوش مصنوعی میبینند؛ از جمله سرمایهگذاریهای هیجانی، عرضه اولیه سهام شرکتهای زیانده، و تمرکز رسانهای بیش از حد بر موفقیتهای کوتاهمدت.
پیامدهای احتمالی ترکیدن حباب یک «اصلاح بازار» شدید یا ترکیدن کامل حباب هوش مصنوعی میتواند پیامدهای گستردهای در پی داشته باشد:
زیان سنگین سرمایهگذاران: سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی که در اوج قیمتها وارد بازار شدهاند، با بیشترین زیان مواجه خواهند شد.
کاهش سرمایهگذاری و کندی نوآوری: شکستهای مالی میتواند منجر به بیاعتمادی سرمایهگذاران شده و جریان ورود سرمایه به این حوزه را برای مدتی متوقف کند. این امر بهطور مستقیم بر سرعت تحقیق و توسعه و نوآوریهای آتی تأثیر منفی خواهد گذاشت.
ادغام و تملک یا ورشکستگی شرکتها: شرکتهای ضعیفتر که مدل کسبوکار پایداری ندارند، از صحنه رقابت حذف خواهند شد و بازار در دست بازیگران بزرگ و قدرتمندتر متمرکز میشود.
آینده پیش رو: اصلاح بازار یا سقوط کامل؟
با وجود تمام هشدارها، تفاوتهای مهمی نیز میان شرایط امروز و بحران دات-کام وجود دارد. هوش مصنوعی، برخلاف بسیاری از شرکتهای دات-کام آن دوره، کاربردهای عملی و درآمدزای مشخصی را در صنایع مختلف، از بهداشت و درمان گرفته تا حملونقل و تولید، به اثبات رسانده است.
بنابراین، محتملترین سناریو، نه یک سقوط کامل، بلکه یک «اصلاح سالم بازار» است. در این سناریو، هیجانات فروکش کرده، ارزشگذاریها به سطح منطقیتری بازمیگردند و شرکتهایی که دارای فناوری پایدار، مدل درآمدی مشخص و مزیت رقابتی واقعی هستند، به رشد خود ادامه خواهند داد. این فرآیند، اگرچه ممکن است برای برخی دردناک باشد، اما برای سلامت بلندمدت اکوسیستم فناوری ضروری است.
سرمایهگذاری هوشمندانه در عصر عدم قطعیت
شکی نیست که هوش مصنوعی یکی از تحولآفرینترین فناوریهای عصر ماست و پتانسیل آن برای تغییر جهان غیرقابل انکار است. با این حال، هشدارهای نهادهای مالی معتبر را باید جدی گرفت. سرمایهگذاران باید با چشمانی باز و با درک عمیق از ریسکهای موجود، میان هیجانات کوتاهمدت بازار و ارزش واقعی و بلندمدت فناوری تمایز قائل شوند. آینده این فناوری نه با رؤیاپردازیهای بدون پشتوانه، بلکه با نوآوریهای پایدار و مدلهای کسبوکار واقعبینانه رقم خواهد خورد و عبور موفقیتآمیز از این دوره عدم قطعیت، مشخصکننده رهبران واقعی این انقلاب صنعتی جدید خواهد بود.